زندگی من در نقطه ای نا معلوم از زمان و بدون اجازه من آغاز گرديد.
زندگی من در نقطه ای نا معلوم از زمان و بدون اجازه من به پايان خواهد رسيد.
زندگی من بر روی خطی که اين دو نقطه را به هم وصل ميکند جريان دارد .
بنابراين زندگی من نه سيب است نه شلغم ! نه حس غريب مرغ مهاجر و نه حتی منشوری در حرکت دوار و نه هيچ چرند ديگر.
آقايان شاعر!ببخشيد که زندگی من شبيه شعرهای شما نيست
زندگی من در نقطه ای نا معلوم از زمان و بدون اجازه من به پايان خواهد رسيد.
زندگی من بر روی خطی که اين دو نقطه را به هم وصل ميکند جريان دارد .
بنابراين زندگی من نه سيب است نه شلغم ! نه حس غريب مرغ مهاجر و نه حتی منشوری در حرکت دوار و نه هيچ چرند ديگر.
آقايان شاعر!ببخشيد که زندگی من شبيه شعرهای شما نيست
1 comment:
زندگی من هم همچین چیزایی هست. فقط وسط این خط خالی نیست، چند تا چاله و چوله هم داره. گاهی اوقات هم منحنی میشه. پشتم هم شبها درد میگیره. آقای دکتر مشکل من چیه؟
Post a Comment