Tuesday, October 24, 2006

دوستم، حبیبی، My Friend, Mon Ami


تار از سازهای زهی است که با زخمه نواخته می‌شود. تار در ایران و برخی مناطق دیگر خاورمیانه مانند آذربایجان و ارمنستان و
گرجستان برای نواختن موسیقی کلاسیک این کشورها رایج است. در گذشته تار ایرانی پنج سیم (یا پنج تار) داشت. مشتاقعلی شاه سیم ششمی به آن افزود که همچنان بکار می‌رود.

کاسهٔ تار بیشتر از کنده کهنه چوب توت ساخته می‌شود که هرچه این چوب کهنه تر باشد به دلیل خشک بودن تارهای آن چوب تار دارای صدای بهتری خواهد بود. دسته و پنجه معمولاً از چوب گردو. شکل کاسهٔ تار مانند دو دل به هم چسبیده و از پشت شبیه به انسان نشسته‌ای است. تار آذربایجانی شکل کمی متفاوتی دارد و سیم‌های آن بیشتر است.جنس خرک از شاخ بز کوهی است.در دو طرف دسته از استخوان شتر استفاده می‌شود.
از لحاظی ساز تار به سه تار نزدیک است. از لحاظ شیوهٔ نوازندگی زخمهٔ عادی در تار به صورت راست (از بالا به پایین) است ولی در سه تار بلعکس است (از پایین به بالا). همچنین از نظر تعداد پرده‌ها نیز با هم شباهت دارند. صدای تار به دلیل وجود پوستی که روی آن است از شفافیت خاصی برخوردار است. به خصوص سازهایی که ساخت قدیم هستند از شیوهٔ صدای دیگری برخوردارند.
نوازندگان بسیار زیادی برای این ساز وجود دارد. استاد بزرگ علینقی وزیری، استاد حسین علیزاده، استاد جلیل شهناز، استاد فرهنگ شریف،استاد فریدون حافظی، استاد محمدرضا لطفی، استاد موسی معروفی، استاد عطا جنگوک، استاد داریوش طلایی، استاد علی اکبر خان شهنازی، استاد داریوش پیرنیاکان، استاد فروغی کرمانی و بسیاری از استادان و هنرمندان بزرگ دیگر کشور که اکنون در خاطرم نیست.از سازندگان به نام این ساز در دوران قاجار می‌توان از یحیی اول و یحیی دوم و عباس و جعفر صنعت و بعد از آنها به رمضانعلی شاهرخ نام برد و در دوران ما از استاد ابراهیم قنبری مهر. سازهای ساخت دست این استادان هم از لحاظ صنعت و زیبایی وهم از لحاظ صدادهی ستودنی است

No comments: